فرشتهی بیکلام
سه روز پیش، دوست نازنینام، آنخل گیندا از دنیا رفت. سرطان او را با خود برد. هرچه شور حیات در او بود، ذره به ذره به تحلیل رفت و خسته، جان داد. هشت سال پیش، من و مارسلو و آنخل، با هم وصیتنامهی مشترکی نوشتیم که خاکسترمان را در کجای کوهستان مونکایو به باد دهند. از نویسندگان آن متن، فقط …